حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) :

حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) :

ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چرا که مسلمین کارهای لازم را میکنند : لباسهایت را از تنت درمیاورند ، غسلت میدهند ، کفنت میکنند ، از خانه ات بیرونت میکنند و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) میبرند ؛ خیلیها برای تشییع جنازه ات کارهایشان را تعطیل کرده و حاضر میشوند ؛ از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد.

کلیدهایت ، کتابهایت ، کیف و کفشهایت ، لباسهایت ، ... و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند. مطمئن باش مردم و دنیا بر تو حسرتی نمیخورند. تجارت و اقتصاد ، استمرار می یابد. شغل و وظیفه ی تو به دیگری واگذار میگردد. اموال و دارایی هایت تقسیم میشود و ورثه آنها را تصاحب میکنند. در حالی که تو از " ریز ریز " حساب گرفته میشوی ! اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است لذا وقتی میمیری میگویند : " جناره ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! وقتی میخواهند بر تو نماز بخوانند میگویند : " جنازه کجاست؟ ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! و زمانی که میخواهند تو ‌را دفن کنند میگویند : " میت را نزدیک کنید ". تو را به اسم صدا نمیزنند. پس مواظب باش ؛ چهره ، اموال ، نسب و قبیله و پست و مقامت تو را نفریبد. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم میباشد.✨

بعد از وفاتت ، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود :

1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند : بیچاره !

2- دوستانت چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین میشوند و سپس به شوخی و خنده های خود میپردازند

3- عمیقترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود. خانواده ات یک هفته ، دو هفته ، یک ماه ، دو ماه و یا نهایتا یک سال غمگین میشوند و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار میدهند !

و اینچنین داستان تو در بین مردم تمام میشود و داستان حقیقی تو شروع میشود : " آخرت ". جمال ، مال ، سلامتی ، فرزندان ، ... از تو زائل شد. از خانه و کاشانه ات جدا شدی ! و از همسرت نیز ... زندگی واقعی شروع شد. و سؤال اینست : " برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟ ". این حقیقتی است که جای تامل دارد. حریص باش بر : " فرائض ، نوافل ، صدقه ی پنهانی ، عمل صالح ، نماز تهجد ...

همیاران آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان-رشت (خیریه)

✳ هیچ‌کدام برای من نیامده‌اند...

http://uupload.ir/files/abu_%D9%87%DB%8C%DA%86%E2%80%8C%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85.jpg

هیچ‌کدام برای من نیامده‌اند...

یک آقایی گفته بود: در اعتکاف مسجد کوفه، #امام_زمان(عج) را در خواب دیدم که به من فرمود: این‌هایی که به این‌جا (مسجد کوفه) آمده‌اند، از مؤمنین خوب هستند ولی هر کس حاجتی دارد و برای برآورده‌شدن حاجت خود آمده‌است؛ مانند خانه، فرزند و... هیچ‌کدام برای من نیامده‌اند...

البته محتاج به خواب هم نیست. مطلب، همین‌طور است و هر کدام در فکر حوایج شخصی خود هستیم و به فکر آن حضرت -که نفعش به همه برمی‌گردد و از اهمّ ضروریات است- نیستیم.

برگرفته از کتاب «در محضر #آیت_الله_بهجت»ص ۲۷

اینجا حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f

اهمیت شیخ فضل الله نوری به #حرز_امام_جواد

اهمیت شیخ فضل الله نوری به #حرز_امام_جواد

علیه السلام

بیانات حضرت آیت الله بهجت (رحمه الله):

زمانی شریف حسین، شریف مکه، مریض می‌شود. مرحوم شیخ فضل‌الله نوری از آقا شیخ حسن‌ علی اصفهانی درخواست راه علاج و شفای او را می‌کند. ایشان به مرحوم نوری خرما می‌دهد که برای او ببرد؛ وی آن را می‌خورد و خوب می‌شود و هر دو را به میهمانی و پذیرایی دعوت می‌کند، ولی مرحوم شیخ حسن‌علی نمی‌رود، و مرحوم نوری دعوت او را اجابت می‌کند و نزد شریف حسین می‌رود. وی از ایشان درخواست می‌نماید که از من چیزی بخواهید.

مرحوم نوری به دعای حرز حضرت امام جواد علیه‌السلام که باید بر پوست آهوی شش ماهه تِهامه (نام روستا) نوشته شود، خیلی اهمیت می‌داده، لذا یک آهوی شش ماهه درخواست می‌کند؛ شریف هم شانزده تا از همان نوع درخواستی می‌فرستد و ایشان سه تا از آن را بر می‌دارند.

برای حرز حضرت جواد علیه‌السلام در «مهج‌الدعوات» ندارد که شرطش این است که توی انگشتر نقره باشد. بلکه شرطش این است که روی پوست آهوی مخصوص بنویسند و آن را همراه خود داشته باشند.

برای اطلاع از شرایط این حرز، ر.ک: بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۷؛ ج۹۱، ص۳۵۶؛ مهج‌الدعوات، ص۳۸؛ الامان، ص۷۷؛ مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۵۹۹

منبع: در محضر بهجت، ج۱، ص۲۶۱

انتظار چند ساعته آیت‌الله‌بهجت(ره) در کنار در بسته حرم حضرت عبدالعظیم(ع) برای محروم نشدن از زیارت

انتظار چند ساعته آیت‌الله‌بهجت(ره) در کنار در بسته حرم حضرت عبدالعظیم(ع) برای محروم نشدن از زیارت

خاطره شنیدنی از  آیت الله بهجت(ره)

حجت‌الاسلام والمسلمین علی بهجت فومنی، فرزند مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه:

ایشان وقتی می خواستند به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شوند و نیز در بازگشت از حرم مطهر رضوی، اصرار داشتند از سر راه باید حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) برویم

یکبار اتفاق افتاد که ما در راه بازگشت از مشهد نزدیک ساعت ۱۲ شب به تهران رسیدیم، نیمه شب بود در حرم بسته بود ولی ایشان فرمودند:

« اثاث را می گذاریم پشت درحرم، همین جا می مانیم تا در حرم باز شود»، ایشان پشت در حرم ماندند وگفتند: « به هر نحوی هست نباید محروم شویم»

(فارس/13911127000543)

ArbaeenIR