کلام_علما

http://uupload.ir/files/wl0l_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%85_%D8%B3%DB%8C%D8%AF.jpg

کلام_علما

آیت‌الله بهجت:استادم سیدعلی قاضی را درخواب دیدم به او گفتم چه چیزی حسرت شما دردنیاست که انجام نداده‌اید؟

فرمودند:حسرت میخورم چرا در دنیا فقط روزی یکبار زیارت عاشورا میخواندم

Tebyan

 

کلام_علما

http://uupload.ir/files/vpmh_%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87.jpg

کلام_علما

آیت‌الله بهجت ره: مواظب باشید همواره درصراط مستقیم الهی حرکت کنیدو ذره‌ای ازمسیر حضرت حق منحرف نشوید؛ زیرا اگر واردصغیره شوید، پس‌فردا واردکبیره می‌شوید و پس ازآن کفر است

Tebyan

 

تاریخ حرم ائمه بقیع و جنایات وهابیت (1)

تاریخ حرم ائمه بقیع و جنایات وهابیت (1)

گرچه پس از گذشت قریب به یک قرن از تخریب حرم مطهر ائمه بقیع و از بین رفتن تمام آثار این بنای باشکوه و معنوی نمی توان همانند سایر ابنیه تاریخی و مذهبی، از آثار آن به عظمت و قدمتش پی برد و تاریخ ساختمان آن را بدست آورد، ولی آنچه از منابع مختلف بدست می آید، تا حدّی می تواند ما را با تاریخ و چگونگی این حرم شریف آشنا سازد و بیانگر وضع این بنای فخیم و پرشکوه معنوی در طول تاریخ گردد.

حرم ائمه بقیع که در کتب تاریخ به عنوان «مشهد» و «حرم» اهل بیت معروف گردیده، در سمت غربی و منتهی الیه بقیع واقع شده است که در این حرم مطهر قبر چهارتن از ائمه اهل بیت؛ امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) در کنار هم و به فاصله 3 2 متری این قبرها، قبر عباس عموی گرامی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است متعلق به فاطمه بنت اسد و بـه احتـمال ضعیـف متعـلق بـه فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که قبل از ویرانی ساختمان این حرم مطهر، همه این قبور ششگانه در زیر یک گنبد و دارای ضریح و صندوق زیبا بودند.

درصدد آنیم که سه موضوع را به صورت مستقل و جداگانه مورد بررسی قرار دهیم:

1ـ تاریخ حرم ائمه بقیع.

2ـ تاریخ ضریح ائمه بقیع.

3ـ قبر فاطمه بنت اسد یا فاطمه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

اجمالی از تاریخ حرم ائمه بقیع:

گرچه پس از گذشت قریب به یک قرن از تخریب حرم مطهر ائمه بقیع و از بین رفتن تمام آثار این بنای باشکوه و معنوی نمی توان همانند سایر ابنیه تاریخی و مذهبی، از آثار آن به عظمت و قدمتش پی برد و تاریخ ساختمان آن را بدست آورد، ولی آنچه از منابع مختلف بدست می آید، تا حدّی می تواند ما را با تاریخ و چگونگی این حرم شریف آشنا سازد و بیانگر وضع این بنای فخیم و پرشکوه معنوی در طول تاریخ گردد.

اجمال تاریخ این حرم مقدس این است که قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) مانند سایر قبرها در محوطه مکشوف و بدون دیوار و سقف نبوده؛ بلکه قبر آنان مانند تربت پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرت رضا (علیه السلام) از آغاز دفن اجساد مبارک و پیکر مطهرشان در داخل خانه ای که متعلق به عقیل بوده، قرار داشته است و به مرور زمان این خانه به ساختمان مناسب، به شکل مسجد تبدیل گردیده، سپس در محل همان ساختمان بزرگترین و مرتفع ترین گنبد و بارگاه بنا شده است و در قرون متمادی دارای خادم و دربان و دارای ظریف ترین و گرانبهاترین ضریح و صندوق با زیباترین روپوش و دارای فرش و قندیل بوده است و بالاخره در هشتم شوال سال 1344 هـ به وسیله وهابیان منهدم گردیده است.

و برای توضیح این حقیقت تاریخی، توجه به دو مطلب را لازم می دانیم:

1ـ مقبره های خانوادگی در بقیع

از مجموع گفتار مورخان چنین برداشت می شود که مردم مدینه که قبلا اجساد درگذشتگان خود را در نقاط مختلف و در دو گورستان عمومی به نام گورستان «بنی حرام» و «بنی سالم» و گاهی در داخل منازل خود دفن می کردند، با رسمیت یافتن بقیع به مناسبت دفن جسد عثمان بن مظعون و ابراهیم فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آنجا توجه نمودند و عده ای از صحابه و یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بتدریج خارها و ریشه درختان موجود در بقیع را قطع و آن بخش را بعنوان آرامگاه خصوصی، به خانواده خود اختصاص دادند و بعضی از اقوام و عشیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در داخل بعضی از منازل متصل به بقیع دفن گردیدند.

اجمال تاریخ این حرم مقدس این است که قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) مانند سایر قبرها در محوطه مکشوف و بدون دیوار و سقف نبوده؛ بلکه قبر آنان مانند تربت پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرت رضا (علیه السلام) از آغاز دفن اجساد مبارک و پیکر مطهرشان در داخل خانه ای که متعلق به عقیل بوده، قرار داشته است و به مرور زمان این خانه به ساختمان مناسب، به شکل مسجد تبدیل گردیده، سپس در محل همان ساختمان بزرگترین و مرتفع ترین گنبد و بارگاه بنا شده است و در قرون متمادی دارای خادم و دربان و دارای ظریف ترین و گرانبهاترین ضریح و صندوق با زیباترین روپوش و دارای فرش و قندیل بوده است و بالاخره در هشتم شوال سال 1344 هـ به وسیله وهابیان منهدم گردیده است.

با این که وضع بقیع با مرور چهارده قرن، دگرگون شده و از قبور زیادی که در این آرامگاه تاریخی به افراد معروف از صحابه و شخصیت های اسلامی تعلق داشت، بجز تعدادی محدود باقی نمانده است ولی در عین حال همین تعداد از قبور نیز می تواند مؤید گفتار این مورخان و بیانگر نظم و ترتیب موجود در آن دوران باشد؛ زیرا که گذشته از این که قبور همه اقوام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در قسمت غربی بقیع واقع شده است، هر گروه از آنان نیز به تناسب ارتباطشان با همدیگر و انتسابشان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در یک نقطه معین و جایگاه مخصوص و در کنار هم دفن شده اند؛ مثلا قبور ائمه چهارگانه با قبر عباس و فاطمه بنت اسد در یک نقطه و در کنار هم و همه همسران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در یک نقطه معین و در کنار هم و رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر در کنار هم و عمّه های آن حضرت با امّ البنین در کنار هم، که مجموع این بخش به نام «مقابر بنی هاشم» معروف گردیده است؛ همانگونه که سایر بخش های مختلف بقیع نیز به نام های خاصی نامیده شد؛ مانند «روحاء» و «زوراء».

و باز می بینیم پس از گذشت بیش از نیم قرن از رسمیت یافتن بقیع، تمام شهدای حره در یک نقطه از بقیع و در کنار هم بخاک سپرده شده اند.

2ـ بقیع در پشت خانه های مدینه

مطلب دومی که در این بحث حائز اهمیت است این است که طبق دلائل موجود تاریخی، خانه ها و منازل مدینه تا بقیع امتداد داشته و بقیع پیش از آن که بصورت آرامگاه عمومی درآید و همانگونه که در معرفی آن گفته شده است: «شَرْقیها نَخْلٌ وَ غَرْبیها بُیوتٌ» از طرف غرب در پشت منازل مدینه قرار داشت و کوچه های متعددی این منازل را به همدیگر وصل می نمود و به محل بقیع منتهی می گردید که بعضی از این منازل به تدریج برای دفن افرا متشخص مورد استفاده قرار گرفته و بعضی از آنها هم تخریب و به بقیع منضم گردیده است.

گرچه در صفحات آینده شاهد دلائل و قرائن متعددی در این زمینه خواهیم بود ولی به نظر می رسد که نقل چند دلیل و شاهد تاریخی در اینجا ضروری است:

1ـ در کتب تاریخ و مدینه شناسی، در معرفی «روحاء» که به بخشی از بقیع اطلاق می گردید؛ چنین گفته شده است:

«الرّوحاءْ اَلْمَقْبَرة اَلّتی وَسَطَ اَلْبَقیعِ یُحیطُ بِها طُرُقُ مُطْرَقة»؛ «روحاء مقبره ای در بخش میانی بقیع می باشد که راه های متعددی آنجا را احاطه نموده است.»

در «تاریخ المدینه» و منابع دیگر، آمده است که حسن بن علی (علیهماالسلام) به برادرش وصیت نمود بدن او را در کنار قبر جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خاک سپارد، سپس فرمود اگر بنی امیه مخالفت کنند در کنار مادرم فاطمه دفن کنید و طبق وصیت آن حضرت در مقبره بنی هاشم و در کنار قبر فاطمه(علیهاالسلام) به خاک سپرده شد. (فَدُفِنَ فی الْمَقْبِرَةِ اِلی جَنْبِ فاطِمةِ)

شیخ مفید و طبرسی این وصیت را چنین نقل نموده اند که آن حضرت فرمود: «ثُمّ رُدّنی اِلی جَدّتی فاطِمة بِنْتْ اَسَدْ فَادْفِنّی هُناکَ.»

2ـ و در بعضی از این منابع چنین معرفی شده است: «اَلرّوحاء کُلُ ما حاذَتْ اَلطریقَ مِنْ دارِ مُحَمَدبْنِ زَیْد اِلی زاویَة دارِ عقیل الیَمانِیّة الشّرقِیة.»

«روحاء» آن بخش از بقیع است که در محاذی راهی(کوچه ای) که از خانه محمد بن زید به زاویه شرقی خانه عقیل منتهی می گردد قرار گرفته است.»

3ـ گرچه مورّخان و مدینه شناسان اهل سنت همانند علمای شیعه، در محل دفن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) اختلاف نظر دارند ولیکن همان نظرات مختلف نیز مؤید این واقعیت تاریخی و گویای وجود خانه ها و کوچه های متعدد و سمت غربی بقیع می باشد.

زیرا گاهی می گویند: «قَبرُ فاطمة بِنْتُ رَسول ِالله زاویَة دارِ عَقیل اَلیَمانِیّة اَلشارِعَةِ فی البَقیع.»

و گاهی می گویند: «اِنّ قَبرَ فاطِمة وِ جاهَ زقُاقَ نُبَیْة وَ اِنّهُ اِلی دار عَقیل اَقْرَبُ»؛ و در مورد دیگر می گویند: «اِنّ قَبْرَ فاطِمة حِذْوَ زاویَةِ دارِ عَقیل مِمّا یَلی دار نُبَیهْ.»

و همچنین گفته شده است: «اِنّ قَبْرَ فاطمة مَخرَجَ الذُقاقِ اَلّذی بَیْنَ دارِ عَقیل وَ دارِ أبی نُبیْه.»

این تعبیرات مختلف و جملات صریح بیانگر وجود منازل و کوچه های متعدد در کنار بقیع می باشد؛ کوچه هایی که خانه محمد بن زید را به زاویه خانه عقیل متصل می ساخت و کوچه ای که در میان خانه عقیل و نبیه قرار داشت و کوچه هایی که به محل بقیع منتهی می گردید.

و خانه ها و منازلی که متعلق به محمد بن زید و عقیل بن ابیطالب و خانه دیگری متعلق به نبیه و ابن نبیه بوده و طبعاً منازلی متعلق به اشخاص دیگر که نیازی به معرفی آنها نبوده است.

خانه عقیل یا آرامگاه خانوادگی

جالب توجه است که در میان این چند خانه تنها خانه عقیل بن ابیطالب است که دارای اهمیت و خصوصیت ممتاز می باشد و این خانه است که مورد توجه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و افراد سرشناس پس از آن حضرت بوده و نیز همانگونه که در تعبیرات قبلی ملاحظه فرمودید معرفی منازل دیگر در جهت معرفی خانه عقیل و در حول محور آن می باشد.

این اهمیت و خصوصیت از اینجا بوجود آمده است که این خانه گرچه از نظر ساختمانی یک خانه مسکونی و منتسب به عقیل بن ابیطالب بوده، اما در عین حال به آرامگاه خصوصی و خانوادگی اقوام و فرزندان رسول خدا مبدل گردیده است و اولین کسی که در داخل آن دفن شده است، فاطمه بنت اسد و به احتمال ضعیف فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و پس از آن عباس عموی پیامبر است و پس از آنها پیکر پاک و مطهر چهار تن از ائمه هدی (علیهم السلام) و فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در این بیت، به خاک سپرده شده است و این موضوع از مسلمات تاریخ است و دیده نشده که مورّخ و مدینه شناسی در اصل این مطلب شک و تردید و یا نظر مخالفی داشته باشد، مگر در مورد قبر متعلق به فاطمه که آیا منظور از وی فاطمه بنت اسد است و یا فاطمه دختر گرامی رسول خدا، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اینک برمی گردیم به نمونه هایی از متن تاریخ و نص گفتار چند تن از مورخان:

قبر عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد در خانه عقیل

1ـ ابن شبه متوفای 262 قدیمی ترین مورخ و مدینه شناس می گوید: «دُفِنَ الْعَبّاسُ بنُ عَبْدِالْمُطَلّب عند قَبْرِ فاطمة بِنْتْ اَسَدِ بْنِ هاشِمْ فی اَوّلِ مَقابِر بَنی هاشِم اَلّتی فی دارِ عَقیل»؛ «عباس بن عبدالمطلب در اول مقابر بنی هاشم و در داخل خانه عقیل در کنار قبر فاطمه بنت اسد دفن شده است.» این جمله صریح را مورخ و مدینه شناس معروف سمهودی و مدینه شناس سوم احمد بن عبدالحمید نیز در کتاب خود نقل نموده اند.

قبر امام مجتبی(علیه السلام) در خانه عقیل

مورخ اخیر (احمد بن عبدالحمید) پس از تصریح به این که قبر فاطمه و عباس در داخل خانه عقیل قرار گرفته است، می گوید: مؤید این حقیقت تاریخی، مطلبی است که ابن حِبّان آورده است و آن این که پس از اقامه نماز به جنازه حسن بن علی (علیهماالسلام) بدن او در بقیع و در کنار جده اش فاطمه بنت اسد دفن گردید.

و باز در «تاریخ المدینه» و منابع دیگر، آمده است که حسن بن علی (علیهماالسلام) به برادرش وصیت نمود بدن او را در کنار قبر جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خاک سپارد، سپس فرمود اگر بنی امیه مخالفت کنند در کنار مادرم فاطمه دفن کنید و طبق وصیت آن حضرت در مقبره بنی هاشم و در کنار قبر فاطمه(علیهاالسلام) به خاک سپرده شد. (فَدُفِنَ فی الْمَقْبِرَةِ اِلی جَنْبِ فاطِمةِ)

شیخ مفید و طبرسی این وصیت را چنین نقل نموده اند که آن حضرت فرمود: «ثُمّ رُدّنی اِلی جَدّتی فاطِمة بِنْتْ اَسَدْ فَادْفِنّی هُناکَ.»

قبور سه تن از ائمه اهل بیت در کنار قبر امام مجتبی (علیهم السلام)

ابن نجار متوفای 643 می گوید: قبر عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و قبر حسن بن علی بن ابیطالب در زیر یک قبه مرتفع و قدیمی قرار گرفته اند. سپس می گوید: «وَ مَعَهُ فی الْقَبْرِ اِبْنُ اَخیه عَلیّ بْنِ الْحُسینِ زَیْنُ الْعابِدینَ و اَبو جَعْفرْ مُحَمّدِ الباقرِ وَ اِبْنُهُ جَعْفَر اَلصّادقِ.»

و امام غزالی می گوید: «وَ یُسْتَحَبُ اَنْ یَزورَ قَبْرَ الحَسَن بْنِ عَلی وَ فیه ایضاً قبر علی بْنِ الْحُسینِ وَ مُحَمّد بْنِ عَلی وَ جَعْفَر بنُ مُحَمّد رَضی الله عَنْهُم ـ»

مسعودی م 346 مورّخ معروف درباره امام سجاد(علیه السلام) می گوید: «وَ فی سَنَةِ خَمْس وَ تِسْعینَ قُبِضَ عَلی بْنُ الْحُسِین وَ دُفِنَ فی بَقیعُ الْغَرقَدِ مَعَ عَمّه الحسن بْنِ عَلّی.»

و درباره وفات امام باقر (علیه السلام) می گوید: «وَ دُفِنَ بالْبَقیع مَعَ اَبیهِ عَلی بْنِ الْحُسین.»

و در مورد وفات امام صادق (علیه السلام) می گوید: «تُوفّی اَبو عَبْدُاللهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمّد سَنَة ثَمان وَ اَرْبَعینَ وَ مِاَةْ وَ دُفِنَ بِالْبَقیع مَعَ اَبیهِ وَ جَدِّهِ.»

سمهودی پس از نقل این روایت از ابن زباله، از وی چنین بازگو می کند که: این خانه متعلق به عقیل و همان خانه ای است که او و برادرزاده اش عبدالله بن جعفر در آن دفن شده اند و استادم (زین مراغی) می گفت: بهتر است مسلمانان در این محل به دعا و مناجات بپردازند و من شخصاً از افراد زیادی از اهل دعا و معنا شنیده ام که دعا در کنار این خانه و در نزدیکی این قبر مستجاب است. آنگاه اضافه می کند: و این استجابت دعا شاید به برکت وجود قبر عقیل و یا به جهت قبر عبدالله بن جعفر است که خداوند به پاداش کثرت بذل وجودش استجابت دعا و قضای حوائج را در کنار قبر وی قرار داده است.

نتیجه: هدف از نقل این چند نمونه تاریخی، همانگونه که اشاره گردید، بیان این نکته است که بدن فاطمه(علیهاالسلام) و عباس در محوطه باز و بدون دیوار و سقف دفن نشده اند؛ بلکه از ابتدا در زیر سقف و در داخل خانه ای که به عقیل بن ابی طالب تعلق داشت به خاک سپرده شده اند و پس از این دو بزرگوار، بدن پاک و مطهر ائمه چهارگانه اهل بیت (علیهم السلام) نیز در کنار آن دو قبر و در همان خانه و در زیر همان سقف دفن گردیده اند.

چرا در داخل منزل؟!

ممکن است این سؤال در ذهن خواننده ارجمند به وجود آید که با وجود بقیع، چرا پیکر عده ای از اقوام و فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خارج این آرامگاه عمومی و در داخل خانه عقیل دفن گردیده است و اگر اولین جسدی که در این خانه دفن شده است، متعلق به فاطمه بنت اسد باشد، چگونه رسول خدا شخصاً بدن او را بجای داخل بقیع، در داخل منزل به خاک سپرده است؟!

پاسخ این سؤال برای کسانی که با تاریخ مدینه آشنایی داشته باشند، واضح و روشن است؛ زیرا آن روز دفن شدن افراد متشخّص و مورد احترام، به جای گورستان عمومی، در داخل منازل و توجه به آرامگاه های خصوصی بیش از آنچه امروز در دنیا مرسوم است، معمول و رایج بوده است. به عنوان مثال می توان از دفن شدن عبدالله پدر گرامی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خانه ابن نابغه و رافع بن مالک در خانه آل نوفل که پس از شهادت وی در احد و انتقال جنازه اش به مدینه انجام گرفت و از سعدبن مالک انصاری که در کنار خانه «بنی قارط» دفن گردیده است یاد نمود، و همچنین دفن شدن خلیفه اوّل و دوّم در داخل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و پیشنهاد امام مجتبی (علیه السلام) در این راستا و از همین نمونه ها است.

و اساساً دفن شدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در داخل بیت و حجره خویش از نظر اجتماعی نه تنها یک مسأله تازه و بی سابقه نبوده، بلکه نسبت به شخصیت آن دو بزرگوار، یک عمل عادی و طبیعی به حساب می آمد.

آنچه در مورد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تازگی داشت، گفتار امیرمؤمنان (علیه السلام) بود که: «انّ الله لَم یقبض نبیاً فی مکان الاّ و ارتضاه لرمسه و انی دافنه فی حجرته التی قبض فیها.» که صحبت از دفن شدن در محل قبض روح رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود، نه در داخل بیت و حجره بودن. و در مورد حضرت زهرا، موضوع حساس، دفن شدن آن حضرت طبق وصیتش مخفیانه و شبانه و بدون اطلاع سران قوم بوده، نه دفن شدن در داخل حجره (و تولّی امیر المؤمنین (علیه السلام) غسل ها فی جوف اللیل و دفنها سرّاً بوصیّته منها فی ذلک)

در خانه عقیل جایگاه دعای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

در کتب حدیث و تاریخ، روایات متعددی آمده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در اوقات مختلف در کنار بقیع قرار می گرفت و در آنجا به مناجات می پرداخت و بر اهل بقیع دعا و از خداوند متعال برای آنان استغفار و استرحام می نمود و گاهی نیمه های شب برای همین مقصود، رختخواب خویش را ترک و به سوی بقیع حرکت می نمود.

در ارتباط با این مطلب و راجع به محل توقف و جایگاه دعای آن حضرت در کنار بقیع روایتی در منابع مدینه شناسی و از علما و نویسندگان اهل تسنن نقل گردیده است که دارای اهمیت و متناسب با این بحث تاریخی ما است.

متن روایت بنا به نقل سمهودی از اولین مدینه شناس و مورّخ ابن زباله زنده در سال 199 هـ چنین است:

عَنْ خالِدِبْنِ عَوْسَجة: «کُنْتُ اَدْعُو لَیْلَة الی زاوِیة دار عَقیلِ بْنِ اَبیطالِبْ اَلّتی تَلی بابَ الداّر فمَرّ بی جَعْفَر بْنُ مُحَمّد (علیه السلام) یُریدُ العُرَیْضَ مَعَهُ اَهْلُهُ فَقالَ لی اَعَنْ اَثَر وَقَفْتَ هیهنا قُلْتُ: لا. قالَ: هذا مَوْقِفُ نبی الله صَلَی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلّم بالّلیل اِذا جاءَ لِیَسْتَغْفِرَ لأَ هْلِ الْبَقیع»؛ خالدبن عوسجه می گوید: «شبی رو به سوی زاویه خانه عقیل که در جنب در این خانه قرار گرفته است، دعا می کردم جعفربن محمد(علیهماالسلام) که به همراه خانواده اش عازم عُرَیْضْ بود، مرا در آن حال دید و پرسید آیا درباره این محل خبر و مطلب خاصی شنیده ای؟ گفتم: نه، فرمود: اینجا جایگاه دعای رسول خداست، شب هنگام که برای استغفار اهل بقیع می آمد در اینجا توقف می نمود؛ «هذا مَوْقِفُ نَبِی الله بالّلیل اِذا جاءَ لِیَسْتَغْفِرَ ِلاَهْلِ الْبَقیعِ.»

استحباب و استجابت دعا در این جایگاه

سمهودی پس از نقل این روایت از ابن زباله، از وی چنین بازگو می کند که: این خانه متعلق به عقیل و همان خانه ای است که او و برادرزاده اش عبدالله بن جعفر در آن دفن شده اند و استادم (زین مراغی) می گفت: بهتر است مسلمانان در این محل به دعا و مناجات بپردازند و من شخصاً از افراد زیادی از اهل دعا و معنا شنیده ام که دعا در کنار این خانه و در نزدیکی این قبر مستجاب است. آنگاه اضافه می کند: و این استجابت دعا شاید به برکت وجود قبر عقیل و یا به جهت قبر عبدالله بن جعفر است که خداوند به پاداش کثرت بذل وجودش استجابت دعا و قضای حوائج را در کنار قبر وی قرار داده است.

ابن زباله سپس می گوید: و از اتفاقات جالبی که در این محل برای یکی از افراد متدین و مورد وثوق رخ داده است این است که او به هنگامی که در این محل مشغول دعا و راز و نیاز بوده چشمش به صفحه کاغذی که در پیش رویش بوده می افتد و به عنوان تفأل آن را بر می دارد و با حیرت و تعجب مشاهده می کند که در هر دو طرف صفحه، این آیه نوشته شده است: «وَ قالَ رَبُّکُمْ اَدْعونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ.»

پاسخ سمهودی و توجیه او!

سمهودی پس از بیان تعلیل و توجیه ابن زباله و با قبول اصل روایت و استجابت دعا در این جایگاه و در کنار این خانه، به ردّ گفتار ابن زباله پرداخته، می گوید: من تاکنون در گفتار هیچ یک از مورخان و مدینه شناسان دلیل و نشانی از دفن شدن عبدالله بن جعفر در این محل نیافته ام، بلکه مورخان در اصل محل دفن وی، اختلاف نظر دارند که آیا در مدینه است یاد در ابواء.

سمهودی سپس می گوید: اما دلیل استجابت دعا در این محل همان است که در گفتار جعفر بن محمد (علیهماالسلام) آمده است که این محل جایگاه دعای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده است و در تأیید آن اضافه می کند: و از اینجاست که دعا کردن در تمام اماکن و نقاطی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آنها دعا نموده است مستحب و مستحسن است؛ زیرا در این اماکن به برکت دعای آن حضرت امید اجابت و نیل به آمال بیش از نقاط دیگر است.

و این بود نظریه و توجیه سمهودی و اشکال وی به توجیه ابن زباله در مورد استجابت دعا در کنار خانه عقیل.

شواهد و قرائن موجود، نشانگر یک واقعیت و بیانگر گفتاری صریح از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در مورد آینده خانه عقیل و معرفی آن به عنوان مأوی و ملجاء معنوی مسلمانان و پایگاه عبادت و پرستش خدای جهان آفرین است که به نقل دو شاهد و نمونه تاریخی اکتفا می کنیم:

1ـ وصیت سعدبن ابی وقاص

مورخان و شرح حال نویسان درباره محل دفن سعدبن ابی وقاص مطلبی را نقل نموده اند که اجمال آن این است: او در اواخر عمرش یکی از دوستانش را به زاویه شرقی خانه عقیل در کنار بقیع برده و از وی خواسته است خاک های سطحی زمین را کنار بزند. سپس چند عدد میخ که به همراه داشته به عنوان علامت و نشانه به آنجا کوبیده و وصیت نموده است بدن او را در آن محل بخاک بسپارند و پس از مدتی که در قصر خود در وادی عقیق و بیرون شهر از دنیا رفته بدنش را به مدینه منتقل و طبق وصیت او در همان محل که علامت گذاری و میخکوبی شده بود دفن نموده اند؛ فَوَجدوا الاَوْتادَ فَحَفَروُا لَهُ هُناکَ وَ دَفَنوُهُ.

2ـ ابوسفیان در فضای بیرون خانه عقیل :

شرح حال نویسان همچنین درباره ابوسفیان نقل نموده اند که روزی عقیل بن ابیطالب ابوسفیان را که سخت مریض بود دید که در میان مقابر (خصوصی) قدم می زند، علت این امر را از وی سؤال نمود، ابوسفیان پاسخ داد در پی محل مناسبی هستم که مرا در آنجا بخاک بسپارند، عقیل او را بسوی خانه خود هدایت و در فضای بیرونی این منزل محلی را مشخص نمود که در آن محل برای ابوسفیان قبری آماده گردید و پس از چند روز که از دنیا رفت در همان قبر بخاک سپرده شد؛ وَ اَمَرَ بِقَبْرُ فَحُفِرَ فی قاعَتِها وَ دُفِنَ فیها .

 

مقربین از شوق بهشت جان سپرده اند و ما...

مقربین از شوق بهشت جان سپرده اند و ما... 

خداوند، در قرآن و غیر آن به حدى بهشت و بهشتیان را در توصیف بالا برده که اگر کسى از شوق شنیدن آن، وفات کند، استبعاد ندارد! آیات جهنم نیز این گونه است، قرآن مى فرماید:  (و لهم مقمع من حدید)

گرزهاى آهنین براى [ زدن ] آنان فراهم است. 

که اگر انسان معاصى خود را در نظر بگیرد و بمیرد، مستبعد نیست! 

البته ما با منکرین کار نداریم، ولى برخى از مقربین از شوق لقاى بهشت مرده اند؛ زیرا شنیدن آیات رحمت و نعمت و یا عذاب و نقمت، در انسان موحد تکوینا اثر مى گذارد، و او از مشوقات یا مخوفات جان مى سپارد، با این همه این آیات در ما هیچ اثر نمى کند!

منبع :در محضر بهجت جلد۱

 

امام على علیه السلام فرمودند:

http://uupload.ir/files/dwm_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B9%D9%84%DB%8C.jpg

امام على علیه السلام فرمودند:

« یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جداییها را »

غررالحکم-ج 2، ص159.

Howzehir