جای خالی محیط زیست در مواجه با ورود حیوانات وحشی به مشهد
این روزها همزمان با کاهش دما و برودت هوا مردم کلانشهر مشهد با ورود و حضور حیوانات وحشی همچون گرگ و روباه در سطح شهر مواجه هستند.
معاونت محیط زیست و خدمات شهری شهرداری مشهد:
براساس قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، جمعآوری حیوانات وحشی در حوزه وظایف اداره کل محیط زیست قرار دارد.
با مکاتبات صورت گرفته درخواست جمعآوری این گونهها به اداره کل محیط زیست استان ارسال شده و پیشنهاد شده است به جهت جلوگیری از ورود این حیوانات به داخل محیط شهری غذارسانی بهصورت مصنوعی در سطح محدودههای کوهستانی توسط اداره محیط زیست انجام شود.
پیگیریهای خبرنگار #شهرآرانیوز برای گفتوگو با مدیران و از جمله مدیر روابط عمومی محیط زیست استان خراسان رضوی به نتیجه نرسید و مدیران این سازمان پاسخگو نبودند.
یک نفر خدمت آقای بهجت (ره)عرض می کند :” میخواهیم که گناه نکنیم ، اما نمی شود ”
ایشان در پاسخ میفرمایند :” روغن چراغ کم است”
- روغن چراغ یعنی چه ؟!
یعنی معرفت ما به خدا کم است .
چگونه باید معرفت به خدا پیدا کنیم؟!
باید در قدرت و عظمت خدا فکر کنیم .
چگونه فکر کنیم ؟!
خدا را همیشه حی و حاضر و ناظر ببینم .
بعد آن چه می شود؟!
کم کم بساطِ گناه جمع می شود و به خدا معرفت پیدا خواهیم کرد و آنگاه ، گشایش هایی رخ میدهد که فقط هر نفسِ پاکی آن را می بیند.
#فکر_کنیم !
هر کس باید دنبال راهی برای ارتباط با حضرت حجت باشد
آیت الله بهجت (ره) :
هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت- عجل الله تعالی فرجه الشریف- و فرج شخصی خویش پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک.
عده ای بوده اند که گویا حضرت غائب - عجل الله تعالی فرجه الشریف- در پیش آنها حاضر و ظاهر بوده است، مثل این که با بی سیم با آن حضرت ارتباط داشتند و جواب از ناحیه ی او می شنیدند.
با این که ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی امر اختیاری ما است، به خلاف ظهور و فرج عمومی، با این حال چرا به این اهمیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت می دهیم، و حال این که اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم، چون راهی که می رویم راه کسانی است که اهم و مهمی قائل نیستند.
در محضر بهجت (ره) ،ج۲،ص۱۳۳
#ارتباط_با_خداوند_را_حفظ_کنیم العبدالصالح
اگر بنده توجه و ارتباطش را از غیر خدا قطع کند، ارتباطش با خدا قهری است.
#آیت_الله_بهجت_ره
ماجرای دانشجوی مشروب خوار و ایت الله بهجت (ره)
دانشجو بود...دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی....
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم...قرار شد با حضرت آیت الله العظمی بهجت هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه...
وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت...بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن...من چندبار خواستم سلام بگم...منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن...امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن...درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن...یه لحظه تو دلم گفتم:""حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه...تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره...!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی...!!!""خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم...تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن...
اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید..حمید...حاج آقا باشماست."
نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر...آهسته در گوشم گفتن:
- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی...